کیان جونکیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

وبلاگ کیان، مرد کوچک

کیان عزیزم تولد یکسالگی ت مبارک

جشن تولد یکسالگی کیان جون پسرم یکسال از اومدنت به زندگی مون گذشت و من باز هم هزاران بار خدارو بخاطر وجودت شکر میکنم چون با اومدن تو زندگی من و بابا محمد شیرین تر و زیباتر از همیشه شد. و بی شک در این سال گذشته با دیدن اولین های تو پر شوق و شعف ترین روزهای زندگی مان رو سپری کردیم. من و بابا دوست داشتیم برای اولین سالگرد تولدت جشنی بگیریم هر چند کوچک و خودمونی. من دوست داشتم برات یک جشن تولد تم دار بگیرم، تم عدد یک رو انتخاب کردم بعدش به همراه بابا رفتیم مقوا و کاغذ رنگی و مداد رنگی ... خریدیم. بعد خودم برات درست کردم هرچند به زیبایی و تمیزی تم های آماده فروش نشد اما با همه عشق و ذوقم برات درست کردم عزیزم. روز تولدت سه شنبه ب...
26 آذر 1392

روزهای خوب خرید سیسمونی

کیانم روزهایی که توی دلم بودی عجب روزهای پر اضطراب و در عین حال شیرینی بود... با همه اون نگرانی ها به خاطر سالم بودنت توی دلم با یه ذوق بی نظیر دنبال خرید سیسمونی بودم تک تک وسایلت رو به همراه بابا محمد خریدیم یادمه یه روز با مامانی رفتیم خیابون بهار انقدر با وسواس دنبال وسایل سیسمونی بودم و از این مغازه به اون مغازه میرفتم که مامانی گفت من دیگه باهات نمیام پا ندارم این همه بگردم. ازون به بعد با بابا محمد چقدر رفتیم و اومدیم یه وقتها چهار پنج ساعت رو فقط صرف خرید چند تا تیکه لباس میکردیم. هنوز هم وقتی به خیابون بهار میرم  همون احساس خوب بهم دست میده. حدودا شش ما...
10 آذر 1392
1